جهان آموخت از تو درس غیرت را
شجاعت را عنایت را کرامت را
مسلمان میشود درسایه سارتو
یهودی دارد ازتواین هدایت را
قیامت میکند چادر نمازتو
نشان دادی به این عالم اصالت را
پیمبر با تو دلگرم و علی آرام
و دارد هرکه از تو این محبت را ...
شکوفه با نسیمی زود می افتد
گرفت ازباغبان این داغ طاقت را
نه تنها در میان کوچه ها بلکه
نشان دادی تو عمری استقامت را
علی را جور دیگر امتحان کن چون
ندارد لحظه ای او تاب داغت را
نمیدانم چه حالی داشت آن لحظه
که برگرداند مولا آن امانت را
اگر دنیا بهم میریخت معنا داشت
جهان در خود ندید اینگونه غربت را
دلش خون است از این شهر بی انصاف
از آن دستی که گلگون کرد صورت را
بماند روضه ها... داغیست تا محشر
علی برسینه دارد این شکایت را
نمی ماند زمان آن روز می آید
قیامت میکند زهرا قیامت را
فقط آنروز مادر ! از تو میخواهم
شفاعت را شفاعت را شفاعت را
- دوشنبه
- 21
- اسفند
- 1396
- ساعت
- 14:2
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
سید امیر حسین خوشرو
ارسال دیدگاه