• پنج شنبه 1 آذر 03


شعر امام زمان(عج),(ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی)

13512
40



ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی

 دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی

 دایم گل این بستان شاداب نمی​ماند

دریاب ضعیفان را در وقت توانایی

 


دیشب گله زلفش با باد همی​کردم

گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی

صد باد صبا این جا با سلسله می​رقصند

این است حریف ای دل تا باد نپیمایی

 مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد

کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی

 یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم

رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی

 ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست

شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی

 ای درد توام درمان در بستر ناکامی

و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی

 در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم

لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی

فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست

کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی

 زین دایره مینا خونین جگرم می ده

تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی

حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد

شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی

منبع:سایت تبیان

  • یکشنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:2
  • نوشته شده توسط
  • جواد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



اکبرنصرتی

سلام و عرض ادب
سپاسگزارم
درود بر شما

شنبه 3 اسفند 1398ساعت : 14:43

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران