دل اومده ـ دلبر اومده
ساقی اومده ـ ساغر اومده
بگو بگو ـ حیدر اومده
یا علی علی ـ اصغر اومده(۲)
* * *
اومدم برا عزيزِ
دلِ اربابم بميرم
تا كه من عيدي نگيرم
از درِ خونهاش نميرم(۲)
دست خواهرش رقيه
دست اصغر و ميگيره
عمه زينب داره امشب
واسه خندههاش ميميره(۲)
* * *
اون كه خوابيده در آغوش
گل احساسِ ربابه
يل ام البنين امشب
مستِ عباسِ ربابه(۲)
چي بگم از دو تا چشماش
دوتاشون درياي الماس
برق بازوهاش نشسته
روي بازوهاي عباس(۲)
- چهارشنبه
- 8
- فروردین
- 1397
- ساعت
- 17:8
- نوشته شده توسط
- حسن فطرس
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
ارسال دیدگاه