يا ايّها الناس اين دلم را در گلستان يافتم
وقتي در او حبِّ علي، آن شاه مردان يافتم
من مرده بودم از ازل، ليكن به يومن نام او
شد زنده روحِ مردهام، من از علي جان يافتم
او در پسِ صد پرده و هرگز نديده چشمِ من
اما نديده عاشقش گرديدم، ايمان يافتم
وقتي به ذكر «يا علي» لبهاي من شد آشنا
گشتم دواي دردها، هم اين كه درمان يافتم
وقتي به درياي ولا خود را به آب انداختم
گشتم گداي مرتضي، ملكِ سليمان يافتم
دادم به دست آل حق دل را به رسم هديهاي
شكر خدا چون عاقبت جان نزد جانان يافتم
فطرس بگو بر عارفان از عشقبازيهاي عشق
من از عبادات علي معناي عرفان يافتم
- چهارشنبه
- 8
- فروردین
- 1397
- ساعت
- 17:57
- نوشته شده توسط
- حسن فطرس
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
ارسال دیدگاه