به درياي پر از غم
به غم های دمادم
به درد همه عالم
به عمري همه ماتم
که شد شامل زینب
امان از دل زینب
از اوّل به مدینه
نصیبش شده کینه
به غم گشته قرینه
ز میخ در و سینه
شرر حاصل زینب
امان از دل زینب
و آن مادر بیمار
میان در و دیوار
همان سرخی مسمار
و آن سینه خونبار
غم کامل زینب
امان از دل زینب
به کوفه گذرش خورد
به مسجد اثرش خورد
که ضربت پدرش خورد
و بر فرق سرش خورد
مصائب گِل زینب
امان از دل زینب
حسن با لب گلگون
و آن طشت جگرگون
برش زینب محزون
نظر بر جگر و خون
شده محفل زینب
امان از دل زینب
اگر کرب و بلا رفت
بر او جور و جفا رفت
چو با رأس جدا رفت
غمش تا به خدا رفت
سفر مشکل زینب
امان از دل زینب
و با قد خمیده
چه دیده چه شنیده
همان بوسه که چیده
ز رگ های بریده
شده قاتل زینب
امان از دل زینب
عدو، خیمه و غارت
هجومی ز شرارت
و یا شام و اسارت
و دشنام و جسارت
سری حایل زینب
امان از دل زینب
چو دیدش سر مولا
در آن طشت مطلا
از آن ضربه اعداء
به چوبه زده سر را
به خون محمل زینب
امان از دل زینب
خرابه همه ناله
ز اندوه سُلاله
شدش خسته و واله
ز هجران سه ساله
شدم سائل زینب
امان از دل زینب
جهان جاهل زینب
مکان غافل زینب
زمان ناقل زینب
به آهِ دل زینب
شدم قابل زینب
امان از دل زینب
- دوشنبه
- 13
- فروردین
- 1397
- ساعت
- 17:23
- نوشته شده توسط
- حسن فطرس
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
ارسال دیدگاه