زمینه شهادت موسی بن جعفر
بیقرارم.ناله دارم
دل من گرفته ازغم
چش گریون.غم زندون
تمومی نداره دردم
تن من نحیف و خستس
زیربار غل و زنجیر
جونمو گرفتن اینجا
با کتکهای نفسگیر
پره بارونه چشام
بیشماره غصه هام
زیر تازیانه ها
میگذره ثانیه هام
یاباب الحوائج یاموسی بن جعفر
*********
اینهمه سال.توسیاهچال
دل من پوسیدخدایا
همزبونم.دل وجونم
کجایی رضای بابا
دل من تنگه خدایا
برای گلای باغم
چقده براه بشینم
دخترم بیاد سراغم
دیگه توی سجده ها
فقط این شده دعام
ای خدای مهربون
ازتومرگمومیخوام
*********
وقت افطار.مثل هربار
بیقراره عالمینم
بی اراده.من به یاده
لبای خشک حسینم
اسیرم اگرچه عمری
توی قعراین سیاهچال
دیگه زیره نعل تازه
نشده تنم لگدمال
من عزاداره غمه
غریب کرببلام
روبه کربلا میدم
دوباره باز یه سلام
- دوشنبه
- 20
- فروردین
- 1397
- ساعت
- 23:56
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
جعفر خدری
ارسال دیدگاه