امام زمان
نزدیک بهار است ولی یار نیامد
گل در بر عاشق، ز چه دلدار نیامد
بلبل بسراید غزل ناب بهاری
سرسبز بیابان و دلش شاد قناری
بی تو نه به دل میل چمن هست نه صحرا
با توست صفا در دل ما ای گل زهرا
تا کی بنشینم به رهت تا که بیایی
آتش تو بیفروز بدانم که کجایی
زل میزنم این جاده پر پیچ و خمت را
در سینه خود حبس کنم بغص و غمت را
دوری به خدا طاقت من طاق نموده
از زندگیم راحتی و خنده ربوده
برگرد از آن جاده که رفتی گل خوش روی
عطرت به مشامم برسد انبَر خوش بوی
تا که به وجودت دلم آرام بگیرد
تا غم برود گوشه دنجی و بمیرد
- جمعه
- 24
- فروردین
- 1397
- ساعت
- 18:15
- نوشته شده توسط
- وحید زحمت کش شهری
- شاعر:
-
وحید زحمتکش شهری
ارسال دیدگاه