عالم هستی پر از شادی و شور
شهر یثرب گشته چون وادی طور
 ر زمین و آسمان غوغا شده
چشم شادی در جهان بر پا شده
عرش و فرش چراغان گشته است
شهر یثرب نورباران گشته است
آمده از آسمان خیل ملک
غرق در شادی تمام نه فلک
هر کجا را بنگری غرق  شعف
شادمان قلب و دل شاه نجف
نور باران گشته بر روی زمین
از قدوم تک گل ام البنین
خانه مولا علی گلشن شده
چشم عالم زین پسر روشن شده
شد مدینه از قدومش با صفا
آمده سر منشا مهر و وفا
هاشمیون را مهی آمد پدید
غنچه ای از آل پیغمبر رسید
بر مشام عطر گل یاس آمده
عاشقان میلاد عباس آمده
امشب آمد بر علی نور دو عین
یاور وهمسنگر مولا حسین
شیعیان روح مناجات آمده
 دردمندان بال حاجات آمده
این پسر هدیه ز سوی داور است
خلق و خوی این پسر چون حیدر است

شیر روز و شب به ذکر یا رب است
خواهرش ام المصائب زینب است
هر چه گویم در مدیح او کم است
پشت عالم از مقام او خم است
حب زهرا وجواز جنت است
او سراپای وجودش رحمت است
بر خلائق چون علی حبل المتین
صاحب درگاه او روح الامین
بارگاه او بهشت انبیاء
دستهایش زینت کرب و بلا
او بود در کربلا یارحسین
یاور یار وعلمدار حسین
نام او مشکل گشایی می کند
هر دلی راکربلایی می کند
ای مدال افتخار مرتضی
نامت عباس اعتبار مرتضی
ای وفا شاگرد درس مکتبت
برتو می بالد در عالم زینبت
ای فداکاری بود شرمنده ات
ای وفاداری بود زیبنده است
عالمی محو کمالات تو اند
بهرمندان کرامات تو اند
نام تو زینت فزای عالم است
ریزه خواران تو صد چون حاتم است
روز محشر تو قیامت می کنی
با دو دست خود شفاعت می کنی

امشب از لطف تو مهمان توام
میهمان بر سر سفره خوان توام
محو لطف و غرق احسان توام
ریزه خوار ریزه خوران توام
سائل درمانده کوی توام
با دو دست خالیم سوی توام
پر کن از مهر ولایت جام من
ثبت کن در دفتر خود نام من
بانگاهی درد من را کن دوا
نوکرت کن زائر کرب و بلا
نوکر بی‌مایه ات هستم «رضا»
جان زینب بهر من بنما دعا