آن ژرفترين باورِ افكارِ خوش آمد
آن مردِ ادب، مردِ وفادار خوش آمد
در دفتر تاریخ نوشته به خط نور
اسطوره ی برجسته ی ایثار خوش آمد
می گفت میان دل افلاک منادی 
آن مرحمت بی حد و مقدار خوش آمد
هر کس که شنیده است ز مردانگی اش گفت
آن شيرترين عرصهي پيكار خوش آمد
آن شیر شجاعی که به یک ضربت شمشیر
می زد به عدو ضربه ی دوّار خوش آمد
فرمانده ی لشکر که به هر معرکه ی رزم 
برق رجزش لرزه ی کفار خوش آمد
هرگز نتوان بر نسبش خرده گرفتن
زیرا پسر حیدر کرار خوش آمد
عباس رسیده است همان باب حوائج
گیرنده ی هر دست گرفتار خوش آمد
امشب بنویسید به سربند دلِ خود
ای اهل جهان حضرت سردار خوش آمد
هم صاحب دل ها شد و هم صاحب لشکر
گویند همه میر و علمدار خوش آمد
ذکر همه ی هیئتیان گشته در این شب
سقای حسین، سید و سالار خوش آمد
                    
                    
                
                - جمعه
- 31
- فروردین
- 1397
- ساعت
- 18:21
- نوشته شده توسط
- حسن فطرس
- شاعر:
- 
                            حسن ثابت جو

 
                 
                 
                
                 
  
   
  
  
  
  
  
  
                                 
                                 
                                 
                                 
                                 
                                
 
     
     
     
     
                
                
ارسال دیدگاه