میلاد امام عصر(عج)
بند اول
دوش پیغام خوشی داد صبا در سحرم
گفت از آمدن دلبر تو با خبرم
گفتمش منتظرم دیده به راهش دوزم
آسمان غرق ستارهاست کجا شد قمرم
گفت پیوند بزن شام سیه را با صبح
با دعا خورده گره سوز دل همسفرم
باز جبریل امین بانگ زند جاءالحق
صاحبقدسیاینخانه!چه شد بال و پرم؟
تا تفعل زدهام من به کتاب حافظ
داد سر خط اشارت به نگاه دگرم
(نفس باد صباد مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد)
بند دوم
ای سفر کرده دعاگوی تو هر روز وشبم
دوریت میکشد آخر بخدا جان به لبم
ای سفر کرده دو صد قافله دل همره توست
هر کجا روی نهم بوی ترا میطلبم
ای سفر کرده خدا پشت وپناهت باشد
صبح تا شام ز هجران ت و در تاب و تبم
ای سفر کرده بلا دور ز جسم و جانت
بفدای سر نورانی تو ام و ابم
بیتی از حافظ شیرین سخن آمد یادم
که از آن مست گل نرگس شاه عربم
شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت
روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت
- یکشنبه
- 9
- اردیبهشت
- 1397
- ساعت
- 19:41
- نوشته شده توسط
- حاج مرتضی محمودپور
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه