#بند_اول
اومدی و دل بردی از همه
ای پسرِ زیبای فاطمه
افتادم، به دام تو
من هستم، غلام تو
کجایی، شب غمها را سحر کنی
کجایی، به این افتاده نظر کنی
کجایی، بیای عاشق رو خبر کنی
کجایی، کجایی
بیا یابنالاربابم
بیا ای تب و تابم
بیا ماه و مهتابم
#بند_دوم
وقتی بیای غم از دل میپره
اومدنت کربلام میبره
کار تو، فقط فضله
ذکر تو، اباالفضله
اگرچه، یه عمرِ چشم انتظارتم
اگرچه، غروبا من بیقرارتم
یه حسی، میگه این شبها کنارتم
کجایی، کجایی
قرارم تویی آقا
بهارم تویی آقا
نگارم تویی آقا
#بند_سوم
تا به دلم میتابه مِهرِ تو
دل میکنم از عالم غیر تو
تا باشی، برای من
ای ذکر و، نوای من
منی که، تو باشی با تو آقایم
گدای، توأم ای شاه و مولایم
تو نورِ، شب تاریک رویایم
کجایی، کجایی
شفا خاک پاهاته
علی قاب چشماته
دل من تو دستاته
- سه شنبه
- 11
- اردیبهشت
- 1397
- ساعت
- 0:47
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
رضا باقریان
ارسال دیدگاه