• جمعه 2 آذر 03

 رضا باقریان

متن شعر ولادت امام زمان(عج) -(خبر رسید به دریا خدا گوهر داده)

1130

خبر رسید به دریا خدا گوهر داده
به شاخ و برگ ولا باز برگ و بر داده
به خانواده‌ی زهرا اگر پسر داده
دعای نیمه شب مادری ثمر داده
پیامی از طرف حق ز آسمان آمد
دهید مژده ز ره صاحب‌الزمان آمد

رسید و نقل محافل شد و چه زیبا شد
دمید و با نفسش عاشقش مسیحا شد
همینکه غنچه‌ی لعلِ لبش شکوفا شد
میان سینه‌ی عاشق هم عشق پیدا شد
ندا رسید که لیلای عاشقان آمد
دهید مژده ز ره صاحب‌الزمان آمد

زَمامِ عالم امکان هماره در دستش
دل هزار پیمبر یکی یکی مستش
وجودِ کون و مکان بود و هست، از هستش
ندیده گشته‌ام بی اختیار پابستش
چکیده‌ی وجنات پیمبران آمد
دهید مژده ره صاحب‌الزمان آمد

ندیده هیچ‌کسی اینچنین دل آرایی
به این شگفتی و زیبایی و تماشایی
بهشت، مست، از این بوی یاس زهرایی
که هست این گل زهرا به این مصمایی
شکوفه‌های گل نرگس از جنان آمد
دهید مژده ز ره صاحب‌الزمان آمد

دخیل دامن این نازدانه جبرائيل
تکان دهنده‌ی این گاهواره میکائیل
اسیرِ خنده‌ی زیبای اوست اسرافیل
به دست اوست، اگر جان بگیرد عزرائیل
به روح مرده‌ی ما شاه انس و جان آمد
دهید مژده ز ره صاحب‌الزمان آمد

تمام ایل و تبارش یکی یکی لیلا
گرفته دست توسل به دامنش دریا
به اذن خالق مناّن ز عالم بالا
به پای بوسیَش عیسی رسیده با موسی
که نور مطلق یزدان به ارمغان آمد
دهید مژده ز ره صاحب‌الزمان آمد

شنید عالم لاهوت تا صدایش را
فرشته آمد و بوسید دست و پایش را
گرفت حاتم طائي نخِ عبایش را
خود انتخاب نمود از ازل گدایش را
سحر شد و ز سما ماه جمکران آمد
دهید مژده ز ره صاحب‌الزمان آمد

تمامیِ سکناتس شبیه پیغمبر
نگاه نافذ او مثل ساقیِ کوثر
چه کوثری که خودِ اوست جلوه‌ی کوثر
و اولین سخنش بود ذکر یاحیدر
بشارت آمد و ماهی ز کهکشان آمد
دهید مژده ز ره صاحب‌الزمان آمد

نوشته نام علی را به روی بازویش
کشیده عرش برین را زمین، به ابرویش
عسل عسل چکد از کنج لعل دلجویش
به مصطفی و علی رفته خُلق نیکویش
به بی زبانیِ هر بی زبان، زبان آمد
دهید مژده ز ره صاحب الزمان‌آمد

  • سه شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1397
  • ساعت
  • 0:55
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران