اولین شب جمعه
ماه رمضان
بند اول
من آن عبد خطاکار تو هستم
گنهکردم ولی دل بر تو بستم
ببخشا بندهی شرمندهات را
اگر که توبهی خود را شکستم
ز پا افتادهام، ای معدن لطف
زمین خودم بگیر از لطف دستم
اگر دستم نگیری وای بر من
به امید تو من اینجا نشستم
زبانحال من امشب همین است
اگر که رشته الفت گسستم
(از آن روزی که ما را آفریدی
به جز عصیان زما چیزی ندیدی
خداوندا به حق هشت و چارت
ز ما بگذر شتر دیدی ندیدی)
بند دوم
ز کردار بد خود شرمسارم
به امید تو من امیدوارم
همه روز و شبم با غم قرین شد
به جز لطف تو من یاری ندارم
سرم بر خاک پایت تا که هستم
به درگاه تو من سر میگذارم
سلاح من بکاء شرمساریست
که اینگونه ز دیده اشکبارم
بود ورد زبانم شعر طاهر
که ابیاتش قرار بیقرارم
(از آن روزی که ما را آفریدی
به جز عصیان ز ما چیزی ندیدی
خداوندا به حق هشت و چارت
ز ما بگذر شتر دیدی ندیدی)
بند سوم
شب جمعه دلم شد کربلایی
نوای نای من شد نینوایی
شب جمعه کنار کفالعباس
دل سرگشته شد عرش خدایی
شب جمعه کنار مشک سقا
بخوانم بهر اصغر لای لایی
شب جمعه کنار شیش گوشه
بخوانم از غم و درد جدایی
شب جمعه به مقتل داد میزد
به ناله مادری گفتا کجایی
(اگر کشتند چرا آبت ندادند
ترا زان دُّر نایابت ندادند
اگر کشتند چرا خاکت نکردند
کفن بر جسم صدچاکت نکردند)
- پنج شنبه
- 27
- اردیبهشت
- 1397
- ساعت
- 10:14
- نوشته شده توسط
- حاج مرتضی محمودپور
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه