• شنبه 3 آذر 03

 محمود اسدی

(چهارپاره)آسوده شده ز طعنه و زخم زبان

837

آسوده شده ز طعنه و زخم زبان

این تیغ جفا گره ز کارش وا کرد


این تیغ جفا ز بعد عمری،او را

آماده برای دیدن زهرا کرد

_

در گوشه ی محراب علی با خود گفت

راحت شود از غصه و غمها،دیده


غم نیست اگر رمق به چشمانم نیست

این چشم کتک خوردن زهرا دیده

_

جز کوچه که زهرای تو را از تو گرفت

جز کوچه ی تنگ،کَس تو را پیر نکرد


خوردی تو به صورت به زمین،اما شکر

یک نیزه به پهلوی شما گیر نکرد

_

شد بهر تو مجتبی عصا تا خانه

اما به خدا عصا به جسم تو نخورد


از خون سرت،خضاب شد صورت تو

امّا به محاسنت کسی دست نبرد

_

یک ضربتِ شمشیر به سر خورد ولی

از سنگ و سنان بر بدنت ضربه نخورد


چون فاطمه بی هوا تو را زد امّا

صد شکر دگر به گردنت ضربه نخورد
******

شائق

  • جمعه
  • 4
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 19:58
  • نوشته شده توسط
  • میرکمال

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران