قد قتل المرتضی
تا که روح از جسم حیدر عازم پرواز شد
قد قتل ازعرش حق بر گوشها آواز شد

ازغم مرگ علی بشکست ارکان الهدی
اهل بیت مرتضی با رنج وغم همراز شد

وعده ای که داده بود اورا پیمبر قبل از این
با مدد از تیغ اشقی الاشقیا احراز شد

جان ما سوزد برای زینب والامقام
بعد بابایش مصیبتهای او آغاز شد

در جنان آماده زهرا بهر دیدار علی
بهر استقبال او درهای جنت باز شد

تا یتیمان باخبر از مرگ مولاشان شدند
کوفه پر از ناله وزاری وسوز وساز شد

کیسه های نان وخرما مانده بر روی زمین
بی غذایی بیکسان کوفه را دمساز شد

باغبانش را نبیند نخل کوفه،خم شده
چاه کوفه بعد از این بی مونس وانباز شد

خانه ی مولای علی غوغای اشک وناله است
گریه های کوفیان آنجا طنین انداز شد

شاعر:اسماعیل تقوایی