كاكلت دست یك مغیره صفت
خنده اش با كنایه غُرّش كرد
ای یتیم حسن، گلوی تو را
سایه ی دشنه ای نوازش كرد
نیزه ای در طواف سینه ی تو
با خدای خودش نیایش كرد
زیر نعل زمخت صدها اسب
درد، صبر تو را ستایش كرد
خس خس سینه ی شكسته ی تو
صحنه را مو به مو گزارش كرد
شاعر: وحید قاسمی
- پنج شنبه
- 26
- مرداد
- 1391
- ساعت
- 12:2
- نوشته شده توسط
- علی
ارسال دیدگاه