روم نميشه باز بگم منو ببخش
غرق در نياز بگم منو ببخش
روم نميشه كه ازت چيزى بخوام
ديگه از حدش گذشته بديام
روم نميشه كه بازم صدات كنم
سر بالا بيارمو نگات كنم
مى دونم منو تو خلوت مى ديدى
دوباره پرده به روش مى كشيدى
يه دفعه به روم نياوردى خدا
منو از خودت نكردى تو جدا
حقمه اگر كه حال من اينه
رو دلم غبار غفلت مى شينه
من بهت حق ميدم اى خداى من
بى جواب بذارى هر دعاى من
حرف من حرف يه قلب عاشقه
شفيع امشب امام صادقه
اى خدا به سينه ى خون آقام
اى خدا به قبر ويرون آقام
اى خدا به صحنى كه بى مزاره
به همون ايوون طلا كه نداره
اى خدا به غم بى حساب شده
به همون ضريحى كه خراب شده
به همين اشک چشام منو ببخش
به غريبى آقام منو ببخش
- جمعه
- 18
- خرداد
- 1397
- ساعت
- 16:5
- نوشته شده توسط
- جواد
- شاعر:
-
رضا تاجیک
لیلا