• دوشنبه 3 دی 03

 رضا باقریان

شهادت امام موسی بن جعفر(ع) -(من اشک می‌ریزم بر احوالی که داری)

622

من اشک می‌ریزم بر احوالی که داری
بر حال و روزِ در سیه چالی که داری

این زندگانی نیست در شأن و مقامت
اینگونه در زندان، مه و سالی که داری

تو چارده سال است در زندان اسیری
آقای من از چیست اقبالی که داری

آثار تازیانه‌ی مردِ یهودی است
این قامت افتاده و دالی که داری

زهر جفا آتش کشیده پیکرت را
معلوم شد از این پر و بالی که داری

رقّاصه آوردند رنجت را ببینند
غافل شدند از حُجب و اِجلالی که داری

رقّاصه بی دین آمد، اما با خدا رفت
با دیدنِ آنگونه اعمالی که داری

خَلّصْنی یارب‌هایت آخر کارگر شد
از دست زندان‌بانِ دَجّالی که داری

در کُنده و زنجیر، لِه کردند آقا
پایی که داری، دست حلّالی که داری

این روزهای آخری یادِ که بودی
با این سراشیبیِ گودالی که داری

تصویر می‌شد روز و شب پیش نگاهت
آن روضه‌ها از جسم پامالی که داری

گرچه زمین خوردی، عبایت پا نخورده
پیراهنت را هیچ‌کس با خود نبرده


  • شنبه
  • 19
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 10:53
  • نوشته شده توسط
  • جواد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران