زمزمه مناجات وداع با ماه مبارک رمضان
بند اول
چقدر سخته ازت دل بکَنم_بیام از دوریه تو دم بزنم
چقدر سخته وداع کنم باهات_اون که خو گرفته بود باهات منم
نمیدونم گناهام،بخشیده شد یا که نشد
به دلم نور خدا،تابیده شد یا که نشد
میدونم مهمونه خوبی نبودم
میدونم تو آزمون تو مردودم
داری میری و ولی با رفتنت
میخوای آتیش بزنی به وجودم
(جان جانان الوداع/ماه قرآن الوداع)
بند دوم
اومدی تا منو آدم بکنی_کوله بار گنامو کم بکنی
اومدی تا که نجاتم بدی و_خلاص از نار جهنم بکنی
اومدی تا که بشم،یه بنده ای سر به راه
بشم یه بنده ی خوب و،پاکم کنی از گناه
میدونی طاقت دوری ندارم
میدونی خاطره ها با تو دارم
دوری از سحرها و افطاریات
بخدا که خیلی میده آزارم
(جان جانان الوداع/ماه غفران الوداع)
بند سوم
عاشقم کردی حالا داری میری_نگو که ازم چقدر تو دلگیری
روزه هام روزه ی واقعی نبود_فقط حرف گشنگی بود و سیری
نمیدونم که چشام،گناهی کرد یا که نکرد
دستم از هر چی حرام،کوتاهی کرد یا که نکرد
میدونم مهمون خوبی نبودم
میدونم تو آزمون تو مردودم
اما دلخوشم به رحمت خدا
نظر اون نباشه من نابودم
(جان جانان الوداع/ماه رحمان الوداع)
- شنبه
- 19
- خرداد
- 1397
- ساعت
- 14:13
- نوشته شده توسط
- امیرحسین سلطانی
- شاعر:
-
امیرحسین سلطانی
ارسال دیدگاه