افتتاحی شده و میکده رونق دارد
دل طمع کار شد اما به خدا حق دارد
طی شده از مه قرآن و دعا یک هفته
لیک از دست خودم حوصله ام سررفته
آسمانی نشدم تا که پرم باز شود
سوز دل با غم عشق تو هم آواز شود
هاتفی در دل شب بانگ برآورد، بیا
تا نگشته ست سفیدی رخت زرد، بیا
دست جنبان که تو را مرگ به بر میگیرد
قبر تو دم همه دم از تو خبر میگیرد
رمضان ماه خطاپوشی یار است بیا
پایتخت همه ایام نگار است بیا
سربه زیر آمده ام تا که مرا راه دهی
رخصت عرض ارادت دم درگاه دهی
یارب این عبد گنهکار بیا برگشته
بر درت بندۀ فرّار بیا برگشته
منکه مردودی عشق تو به ماه رجبم
پس چگونه رمضان آمده ام؟در عجبم
(یامن ارجوه لکل) مفت ز دستم رفته
یا مه ختم رسل مفت ز دستم رفته
باخت دادم همۀ قافیه های شعبان
بی تو سر شد همۀ ثانیه های شعبان
وای اگر دست دلم را تو نگیری چه کنم
ز کفم رفته جوانی سر پیری چه کنم
امشب از خوف، هراسانِ قیامت شده ام
من هراسان همان لحظۀ غربت شده ام
به سر قبر من آنکس که لحد چیند کیست؟
در سراشیبی آن معرکه دستم خالیست
غرق دلشوره ام و هیچ ندارم ای وای
حق بده تا که ز دل ناله برآرم ای وای
تو خطا پوشی و امید به لطفت دارم
با نگاه کرمت بار زمین بگذارم
منِ سرگشته که در سایۀ دینت هستم
با همه بار گنه عبد حسینت هستم
امشب از خرمن لطفت به همه خوشه بده
لطف کن بار دگر باده ز شش گوشه بده
زیر قبه همگی عبد خدا میگردیم
ما به باب الشهدا با شهدا میگردیم
هروله در حرم یار صفایی دارد
حمدلله که دلم کرببلایی دارد
- دوشنبه
- 21
- خرداد
- 1397
- ساعت
- 16:20
- نوشته شده توسط
- جواد
ارسال دیدگاه