همّت ای جان که دل از بند هوا بگشائیم
بال و پر سوی سعادت چو هما بگشائیم
فرصتی هست که ما را شده توفیق رفیق
نگر این دیدهی خودبین به خدا بگشائیم
وقت آن است که بر روی خود از روی خلوص
دری از رحمت حق را به دعا بگشائیم
شسته با خون جگر، گردِ گناه از رخ دل
روی آئینه به آئین صفا بگشائیم
پایبند هوس و غفلت و شهوت تا چند
خیز کز پای خود این سلسله را بگشائیم
ماه تسبیح بُوَد بلکه به سر پنجهی ذکر
در بر نفس دگر مشت ریا بگشائیم
دیده یادآور داغ است بیا تا از دل
عقده با یاد امام و شهدا بگشائیم
بزم قرآن بُوَد و بزم توسل به علی
عقدهی دل اگر اینجا نه، کجا بگشائیم
قبلهی اهل ولا باب نجات است علی
دست حاجت سوی این باب بیا بگشائیم
- دوشنبه
- 21
- خرداد
- 1397
- ساعت
- 16:41
- نوشته شده توسط
- جواد
ارسال دیدگاه