افتاده است مهر تو بر دل حسین جان
آقا تویی و ما همه سائل حسین جان
ما پای مکتبت حججی وار مانده ایم
سر نیست در رکاب تو قابل حسین جان
ای کشتی نجات مرا با خودت ببر
کشتی ما که مانده به ساحل حسین جان
اصلا خدا نخواسته دین را بدون تو
دین شد به کربلای تو کامل حسین جان
شیر حلال مادر ما ، برکت پدر
این بود حال اگر شده حاصل حسین جان
خورشید عشق ، عرش نشین خدا _نبود
این خاک و خون برای تو منزل حسین جان
ماها ندیده ایم که ، حق داشت خواهرت
سر زد اگر به چوبه محمل حسین جان
امیرفرخنده
- سه شنبه
- 22
- خرداد
- 1397
- ساعت
- 17:20
- نوشته شده توسط
- حسینی
- شاعر:
-
امیر فرخنده
ارسال دیدگاه