پرکشیده است غمی بر دل مضطر برسد
خون دل آمده تا برمژه ی تر برسد
گل پاشیده زهم دیده کسی بر روی خاک
عطر جنت زیکی لاله ی پرپر برسد
بدن پاک برادر شده مثله ، اما
وای اگر این خبر داغ به خواهر برسد
بعد از آن نیزه که برسینه ی او بنشسته است
زچه برپیکر او ضربت خنجر برسد
لرزه برزانوی پیغمبر رحمت افتاد
جبرئیل آمده بر داد پیمبر برسد
خبر آمد که صفیه به احد آمده است
نگذارید که خواهر به برادر برسد
با غم حمزه دلم یاد حسین افتاده است
بگذارید که این شعله به دفتر برسد
که گمان داشت پس ازآن همه دردو غم وداغ
زینب او به کنار تن بی سر برسد
که گمان داشت که درپوششی ازنیزه وتیر
بوسة خواهر غمدیده به حنجر برسد
این عحب نیست اگرناله«وفایی» زده ای
باید این چامه به اشک تو به آخر برسد
- یکشنبه
- 3
- تیر
- 1397
- ساعت
- 20:55
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه