• پنج شنبه 1 آذر 03

 علی صمدی

مرثیه حمزه سید الشهدا -(تو شیر مردی و شیران اسیر تو)

848
1

✍ سروده برادر علی صمدی


در رثای حضرت حمزه سید الشهدا:

تو شیر مردی و شیران اسیر تو
از دم یلان کل حجازند حقیر تو
نام تو حمزه است و مقامت زبس بلند
هرگز ندیده هر دو فلک هم نظیر تو
میدان غزوه های نبی نور کامل است
از شدت درخشش بدر منیر تو
از بس که تیر و تیغ و نگاهت کشنده است
انگار گشته قابض الارواح اجیر تو

در هر نگاه نافذت عمق حقایقیست
رزم جامه ی سیاه تو شبهای عاشقیست

پشت و پناه و یاور احمد به هر زمان
ماندی شبیه کوه تا آخرین توان
هر چه که از ابهت تو گفته اند کم است
قاصر بود ز وصف شکوهت زبانمان
فرمانده ی سپاه محمد چه میشود؟
وقتی که با علی به معرکه ها میشوید عیان
بدر و احد حکایتتان را نوشته اند
دیدند زمین زیر پای شما میخورد تکان

گویا که زلزله شده میدان کار و زار
مانده سپاه کفر که لا یمکن الفرار

اما امان ز نیزه ی وحشی که خم نمود
این نازنین عموی پیمبر که بود عمود
افتاد بر زمین و پیمبر کشید آه
تا که رسید به پیکر او هنده ی حسود
خنجر کشید و سینه او را شکافت تا
بیرون کشد جگرش را ولی چه سود
این سینه و جگر پر از عشق محمد است
سنگ می شود به سر امت یهود

اما دوباره سنگ و سر و نیزه و سپس
قلبی که کرده روضه ی مقتل کمی هوس

روز دهم شد و گودال قتلگاه
پر شد ز خون تازه ی ارباب بی گناه
با چکمه روی سینه ی زخمی که پا گذاشت
شد آسمان کرب و بلا ناگهان سیاه
فریاد می زند زنی از روی تل نبر
سر را که مادرمان میرسد ز راه
زینب ز حال میرود و میخورد زمین
طفلک رقیه پس به چه کس میبرد پناه

خیمه میان آتش و معجر کشان عدو
فریاد میزند سکینه که برگرد بیا عمو

  • سه شنبه
  • 5
  • تیر
  • 1397
  • ساعت
  • 20:0
  • نوشته شده توسط
  • علی صمدی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران