شهادت
حضرت صادق (ع)
بند اول
در کوچههای شهر نبی در به در شدم
چون مرغ پرشکستهی بی بال و پرشدم
سنی گذشته از من تنها در این قفس
چون شاخهی شکستهی بی بار و بر شدم
زهرا تبارم و نسبم بر نبی رسد
اینگونه بود تا که ز کین دیده تر شدم
آتش به خانهام همه از ارث فاطمه است
از کوچه و ز ضرب لگد با خبر شدم
دشنام تا که داده به من ناصبی پست
چون آتشی گداختهام و پر شرر شدم
سیلی و تازیانه امانم بریده بود
فهمیدهام که موسم کوچم رسیده بود
بنددوم
آشفته حالم و جگرم درد میکند
حتی شبانه چشم ترم درد میکند
پهلوی من ز ضرب لگد درد میکند
از ناسزا تمام سرم درد میکند
در سجده بودهام که زد آتش شرارهای
زان شعلههاست هنوز پرم درد میکند
با تازیانه تا که به جانم فتاده است
زان ماجراست دور و برم درد میکند
من وارث نگاه مضطرب فاطمه شدم
از یک اشاره برگ و برم درد میکند
جرمم فقط همین که ز نسل پیمبرم
من وارث تمامی اندوه مادرم
بندسوم
آتش گرفته خانهی من همچو مادرم
چون لاله زار سرخ به گلزار پرپرم
یادی ز دست بستهی حیدر نمودهام
مادر بیا ببین تو دوچشمان انورم
در بین کوچه تا که زمین خوردم از جفا
از درد شانه گفتهام ای وای مادرم
در سجده بودم و دشمن امان نداد
من داغدار و وارث مظلوم حیدرم
گفتم مزن دوباره مرا زد به قصدکُشت
با اینکه میشناخت ز نسل پیمبرم
منصور بهر کشتنم شمشیر را کشید
جان مرا نگاه غریبانهام خرید
- جمعه
- 15
- تیر
- 1397
- ساعت
- 22:6
- نوشته شده توسط
- حاج مرتضی محمودپور
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه