• چهارشنبه 5 دی 03


عاشقان بی قرار

5965
16

تو خورشیدی و من دنبال فانوس

جهان خسته ز زاهدهای سالوس

 

توئی بر ظلمت شبهای تاریک

انیس و مونس و ناموس مانوس

 

نشد روزی که من سوی تو آیم

زدرگاهت برانی یم تو مایوس

 

 

همیشه غیر تو تعریف کردم

 

 

شدم غافل ز تو افسوس ، افسوس

 

 

به هر جابنگرم دنیا و عقبا

وجودت میشود همواره محسوس

 

 

غبار از ذولفقارت پاک بادا

نشانه رفته بر بی دین و جاسوس

 

 

کدامین جمعه می آئی تو ماهم؟

که بر جای قدم هایت زنم بوس

 

 

اگر آئی تمام حق پرستان

کنند جان را فدا از غرب تا روس

 

 

همیشه عاشقانت بی قرارند

غریبی تا به کی باشد محسوس؟

 

 

نشانه ها همه گشتند ظاهر

ظهورت بین ما گردیده ملموس

 

 

ندای دلربا سرده زکعبه

برهنه پا دوانیم ما به پابوس

 

 

اگر آئی جلوی زور گویان

تکبر میکنیم مانند طاووس

 

 

تو می آئی ز اعلام ظهورت

اذان می پیچه در پژواک ناقوس

 

 

پناهم ده " پناه " بی پناهان

شود روزی که من پایت زنم بوس ؟

سراینده : عباس  پناه

  • شنبه
  • 16
  • مرداد
  • 1389
  • ساعت
  • 1:0
  • نوشته شده توسط
  • امید رضا

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران