غرق خون است پیکری گودال
منتظر مانده لشکری گودال
توکه سر میبُری چرا ای شمر
خنجر کُند میبری گودال
چقدر داغ بود بازارش
چقدر داشت مشتری گودال
پیش چشمان خواهری مضطر
نیست جای برادری گودال
جای تو روی منبر است از چه
آمدی روز آخری گودال؟؟
شد غروب و برید و بی سر شد
راه افتاد مادری گودال
#امیر_فرخنده
- جمعه
- 12
- مرداد
- 1397
- ساعت
- 23:10
- نوشته شده توسط
- امیرفرخنده
- شاعر:
-
امیر فرخنده
محسن
ممنون از لطف شما
یکشنبه 14 مرداد 1397ساعت : 09:21