حضرت مسلم بن عقیل(ع)
از روی بام / دارالعماره / میدم سلامی2
کاشکی حسین جان/آل رسول و/ همرات نیاری2
بچه یتیمایی رو که
حیدر میداد آب وغذا
حالادلاشون سنگ وو
ترسی ندارن از خدا
دارم یه اضطراب
پور ابوتراب
وای از گلوی شیر خوار و سوز دل رباب
کوفه میا حسین3 مولا
ازچشم کوفه/ رفته حیا وو/غیرت به والله2
گرگای این شهر/تشنن به خونت/ای عشق زهرا2
نقشه کشیدن اشقیا
واسه یل ام البنین
آهنگری رو من دیدم
می ساخت عمود آهنین
خیمه ،آتیش و دود
صورت های کبود
کاشکی تو گوش دخترها گوشواره ای نبود
کوفه میا حسین3 مولا
مسلم بمیره/ تا که نبینه/آقا غریبی2
میدونم آخر/زینب می بینه/شیب الخضیبی2
غصه یکی دو تا که نیست
بالای نیزه ها سره
ای غیرت الله خواهرت
با قاتلت همسفره
وای از شام بلا
سنگه یهودیا
بازار برده ها کجاو ناموس مرتضی
کوفه میا حسین3 مولا
- شنبه
- 13
- مرداد
- 1397
- ساعت
- 17:49
- نوشته شده توسط
- محمد دهدارزاده
- شاعر:
-
محمد دهدارزاده
ارسال دیدگاه