گمان نمي كنم اين روح پيكرم باشد
تني كه مثله شده در برابرم باشد
بدن بدن كيست اينچنين شده است ؟
اگر خداي نكرده برادرم باشد ...!
فداي خواهر مظلومه اي كه نالان گفت
كنار كشته ي گودال موپريشان گفت
گمان نمي كنم اين زير نيزه افتاده
حسين فاطمه يعني برادرم باشد
تو را خدا بگذاريد بوسه اش بزنم
كه قول ميدهم اين بار بار آخرم باشد
كفن كه نيست عبا نيست ، بوريا هم نيست ؟
بد است بي كفن اين مرد محترم باشد
براي آنكه روي پيكرش بيندازم
نمي شود بگذاريد معجرم باشد ؟
شاعر:علی اکبرلطیفیان
- دوشنبه
- 30
- مرداد
- 1391
- ساعت
- 14:31
- نوشته شده توسط
- علی
- شاعر:
-
علی اکبر لطیفیان
ارسال دیدگاه