زبانحال حضرت رباب با حضرت علی اصغر(ع)
قدری آرام شو اصغر روی دستان رباب
زده ای آتش غم بر دل سوزان رباب
گشته ام خیمه به خیمه پی یک قطره آب
ناامید چشم به راه نم باران رباب
درد بی آبی و بی شیری ام آیا بس نیست
مکن انقدر تلظی پسرم جان رباب
جان به لب گشتم علی تا که عمویت برسد
قدری آرام شو مادر، روی دستان رباب
چنگ کمتر بزن اصغر به سر و صورت خود
بخدا گشته کباب قلب پریشان رباب
دست و پا هی مزن انقدر دلم راکندی
بس که لطمه زده ام خون شده چشمان رباب
زائر از خشکی لب های تو میخواند و بس
نظری کن به ثناخوان غمت جان رباب
- سه شنبه
- 23
- مرداد
- 1397
- ساعت
- 3:58
- نوشته شده توسط
- زائر
- شاعر:
-
رامین برومند
ارسال دیدگاه