• پنج شنبه 6 دی 03


دردا ز شرنگ سوخت آن بال و پرش

811
0

دردا ز شرنگ سوخت آن بال و پرش


رباعی اول:

دردا ز شرنگ سوخت آن بال و پرش
وز رقص کنیزکان بسی دور و برش
در حجره ی بی کسی همانند حسن (ع)
از زهر جفا شرر فتاد در جگرش

رباعی دوم:

افسوس نبود به شهر بغداد حَشَمش
از زخم جگر نداشت جانی قَدَمش
آن زوجه ی پست ریخت آب روی زمین
چون امّ زبون نداشت شرم از کَرَمش

پ.ن:

وزن: مستفعل فاعلات مستفعل فع

حشم (فرهنگ فارسی معین): (حَ شَ) [ع.] (اِ.) خویشان و بستگان و خدمتگزاران شخص

  • سه شنبه
  • 23
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 10:51
  • نوشته شده توسط
  • مریم موسوی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران