یا امام باقر(ع)
کودکی بودم که روز پر بلا را دیده ام
رنجهای پر شمار کربلا را دیده ام
همره بابای بیمارم فغانها کرده ام
هرزمان که نامرادی از قضا را دیده ام
بارها گرییده ام از بهر جد بیکسم
بیشتر آنگه که سر از تن جدا را دیده ام
دیده ام جسم شهیدان را کنار یکدگر
اشک ریزان ناله ی ام العزا را دیده ام
پیش چشمانم همه رفتند میدان نبرد
در قفا دستان مشغول دعا را دیده ام
دیده ام جدغریبم اکبرش راهی نمود
گریه ها بهر جوانش از قفا را دیده ام
آه از آندم که شمر از قتلگه آمد برون
ناله ی جانسوز اصحاب خدا را دیده ام
بوده ام من در اسارت کوفه تا شام بلا
سختی ایام آل مرتضی را دیده ام
زهر گر آتش زده بر جان باقر هیچ نیست
کربلا من آتش بر خیمه ها را دیده ام
شادمانم حال وارد بر شهیدان می شوم
شادمانم از خدایم این عطا را دیده ام
شاعر:اسماعیل تقوایی
- شنبه
- 27
- مرداد
- 1397
- ساعت
- 20:28
- نوشته شده توسط
- اسماعیل تقوائی
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه