چگونه صبر کنم رفتن تو را بینم
نوای واعطشا گفتن تو را بینم
در این طرف تو صدا می زنی «انا المظلوم»
جواب...هلهلهٔ دشمن تو را بینم
بپوش زیر زره دست دوز مادر را
مباد لحظه ای عریان تن تو را بینم
چگونه معجر خود را به سر نگه دارم
چگونه لحظه جان دادن تو را بینم
کویر و این همه لاله حسین خیز و ببین
میان دشت فقط گلشن تو را بینم
شود به سمّ ستوران تن تو حلاجی
میان گرد و غبار، خرمن تو را بینم
چگونه حفظ کنم چادرم که در مقتل
به دست چند نفر جوشن تو را بینم
خدا کند که نیفتی به زیر پای کسی
به چشم خویش لگد خوردن تو را بینم
شاعر:قاسم نعمتی
- دوشنبه
- 30
- مرداد
- 1391
- ساعت
- 16:32
- نوشته شده توسط
- علی
- شاعر:
-
قاسم نعمتی
ارسال دیدگاه