• دوشنبه 3 دی 03

 حسن ثابت جو

غزلی در فراق امام زمان(عج) -(خزان گشتم امان از دست پاييز)

1075

خزان گشتم امان از دست پاييز
بهاري كن مرا فصل طلا ريز
زمستان مي‌زند با سوزِ طعنه
به قلبت زخم و بر افكار من نيز
گَزيدم بسكه از طعنه لبم را
طبيبم گفت از مردم بپرهيز
ولي بغض گلو درمان ندارد
شكن بغض مرا عشقِ سرخيز
زمانه با تو و با من چه كرده؟
چرا گشته براي ما غم انگيز؟
هم از دشمن گريزي نيست ما را
هم از آن آشنای فتنه انگیز
ملالي نيست تا من با تو باشم
نيازي نيست بر درمان و تجويز

  • چهارشنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 17:46
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران