• سه شنبه 4 دی 03


عید غدیر -(بس که از مهرت جنون در کار مجنون ریخته)

730
3

بس که از مهرت جنون در کار مجنون ریخته
کاسه کاسه از دو چشمش خون به هامون ریخته
هر کجا روید نهالی برگ و بارش حیدری است
بذر مهرت را خدا در جان گردون ریخته
عارفان در خاک تو افتاده و آقا شدند
بی تو نرخ عالمان حتی فلاطون ریخته
مهر تو بالاترین سرمایهء عمر من است
حق به پایم از ولایت گنج قارون ریخته
شاعران وامانده در اوصاف قَدرَت بس ز تو
در دل هر ذره ای دریای مضمون ریخته
بحر سرخی ساختی از ناکثین روز جمل
تا کجا شمشیر عدل آسای تو خون ریخته؟
بر ضریحت نقش انگور است و زین جوش خموش
عاشقان دانند می صد کاسه بیرون ریخته
 


  • چهارشنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 21:10
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران