• شنبه 3 آذر 03


شب دوم محرم -(آروم آروم از دل بیابونا)

1394
2

آروم آروم از دل بیابونا
صدای یه کاروان میاد به گوش
خوشحالن بچه ها مهمونی میرن
خوشحاله رقیه رو دوش عموش
.همه چی آرومه و هیچ کسی غم نداره
عموجون بچه ها را روی دوشش میذاره
دلشون قرصه علم رو دوش علمداره
.هرچی که به کربلا نزدیک میشن
بیشتر هی لرزه میفته به بدن
هی حسین قصه ی یحیی را میگه
میگه که سرش جدا شده ز تن
.نگو اینقدر از جدایی داداش
نمک روی زخمای خواهر نپاش
غریب حسین غریب حسین
داداش این چه رسم مهمونیه که
میان استقبالمون با نیزه ها
حرف مادرم به یادم اومده
تا رسیدیم به زمین کربلا
مادرم گفته به من کربلایی می بینی
چقدر بی یاری و بی وفایی می بینی
آخ داداش گفت روی نی سرجدایی می بینی
مادرم صدای گریه هاش میاد
نوحه میخونه ببین صداش میاد
جون مادرم بیا برگرد بریم
بوی خون از اینجا ای داداش میاد
به من رحمی آخر که من خواهرم
بگو که چه خاکی کنم بر سرم
غریب حسین غریب حسین
خواهرم صبر داشته باش طاقت بیار
تازه اینجا اول گریه هاته
به غم بزرگی مبتلا میشی
تو که یک عالم همه مبتلاته
خواهرم اینجا زمین میخوره اکبر من
اینجا میخوره عمود ساقی لشگر من
توی این گودال جدا میشه از تن سر من
خواهرم اینجا اسیرت می کنند
تو همین ده روز پیرت می کنند
کعب نی و تازیونه میخوری
تو چهل منزل حقیرت می کنند
توی کوفه و شام توی کوچه ها
می بینی سرم را روی نیزه ها
غریب حسین غریب حسین

  • پنج شنبه
  • 8
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:52
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 1,015.00 KB
تعداد بازپخش 127
تاریخ بارگذاری پنج شنبه 8 شهریور 1397 03:52

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران