شب است و در خرابه مرا مهمان رسیده
به دیدار یتیمی سری آمد بریده
حسین جانم حسین جان
سری که روشن از او خرابه همچو طور است
سری که گه سر نی گهی کنج تنور است
حسین جانم حسین جان
فلک میسوزد امشب از این آه و فسوسم
پدر جان همچو عمه گلویت را ببوسم
حسین جانم حسین جان
ببین خاک خرابه سرای دخترت شد
نظر کن صورتم را شبیه مادرت شد
حسین جانم حسین جان
- سه شنبه
- 13
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 10:13
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
میثم مومنی نژاد
ارسال دیدگاه