سبک ۲ ـ ذکر / زمینه سنگین ـ بی مادری
گردِ غمِ بي مادري، نشسته روي سرِ من
وقتِ خداحافظيِ، من و شماست مادرِ من
دلم دستِ غم تو مادر اسیره
دو چشمام شد شبیه ابرای تیره
کنار بستر مادر شد دعایم
الهی مادرِ خوبِ من نَمیره
وا اماه خدیجه(۴)
با رفتنت مادرِ من، زهرا رو مبتلا نكن
ميونِ دشمنا من و تنها نذار، رها نكن
شده کار ملایک با بیقراری
صدای شیون و آه و اشك و زاری
نذار مردم بگن که مادر نداری
نگو مادر من و تنها می گذاری
وا اماه خدیجه(۴)
تو لحظههاي آخرین، تو بی رمق نگا نکن
با خوندنِ اشهد خود، زخمِ دلم رو وا نكن
نباشی تو وجودم بی حس و حاله
تمام زندگیم می شه غرق ناله
من و تنها نذار تو این شهر غصه
ببین مادر که زهرا کم سن و ساله
وا اماه خدیجه(۴)
پيشِ خدا خاطرِ تو، خيلي عزيزه ميدوني
میون زنهای جهان، تو اوّلين مسلموني
مرو شمعم که این خونه می شه خاموش
تو این قلبم نمی شه یادت فراموش
نگاهی کن به اشکم ای مادر من
گرفتم بستر و جسمت را در آغوش
وا اماه خدیجه(۴)
تو حامي پدر شدی، تو لحظه ی دلواپسی
اگه بری تنها می شه وای از زمان بی کسی
دل بابا کنار بستر شکسته
به تعداد نفس هایت دیده بسته
نگاهی کن که حال زارش ببینی
گلِ اشکاش به روی گونه نشسته
وا اماه خدیجه(۴)
- سه شنبه
- 13
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 18:56
- نوشته شده توسط
- حسن فطرس
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
ارسال دیدگاه