گرچه اسیرم من ولی اسیر گیسوی توام
عزیز فاطمه ببین که من دعاگوی توام
ای نورچشم مرتضی
کوفه میا کوفه میا
*****
ای جان من از غصه ی تو آمده جان برلبم
من در میان کوچه ها هردم به یاد زینبم
ترسم شود بشکسته سر
*****
ای جان من از غصه ی تو آمده جان برلبم
من در میان کوچه ها هردم به یاد زینبم
ترسم شود بشکسته سر
سنگش زنند ازبام ودر
*****
ای یوسفم اینجا سخن ازپیکر عریان بود
اینجا سخن از جسم تو زیر سم اسبان بود
ای سید ومولای من
*****
ای یوسفم اینجا سخن ازپیکر عریان بود
اینجا سخن از جسم تو زیر سم اسبان بود
ای سید ومولای من
ترسم شوی پاشیده تن
*****
شائق
*****
شائق
- پنج شنبه
- 15
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 13:40
- نوشته شده توسط
- میرکمال
- شاعر:
-
محمود اسدی
ارسال دیدگاه