رده ی نیلی
ای امید جان علی ،ای یاس نیلوفرشده
با یک نگه با من بگو، کوغنچه ی پرپرشده
ای همدم تنهای من
زهرای من زهرای من
***
بیمار غم های علی، یکبار دیگر خنده کن
با یک تبسّم بر رخم، جان مرا تو زنده کن
ای همدم تنهای من
زهرای من زهرای من
***
دربین آن دیوار و در،ازچه نگفتی یا علی
از زخم بازویت چرا، سخن نگفتی باعلی
ای همدم تنهای من
زهرای من زهرای من
***
گلچین گل عمر ترا، با تازیانه چیده است
گلبرگ امید مرا ، برخاک غم پاشیده است
ای همدم تنهای من
زهرای من زهرای من
***
جان علی آمد به لب، غم دردلم جوشیده است
این پرده ی نیلی چرا، روی تو را پوشیده است
ای همدم تنهای من
زهرای من زهرای من
***
یا فاطمه از داغ خود، با غم هم آغوشم مکن
چشمان خود برهم منه، زین غم سیه پوشم مکن
ای همدم تنهای من
زهرای من زهرای من
حاج سید هاشم وفایی
- پنج شنبه
- 15
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 13:52
- نوشته شده توسط
- سجاد
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه