میلادیه حضرت زهرا (س)
گل یاس
آن شب که احمد دربرخود دختری داشت
دختر نگویم بلکه گوین مادری داشت
یا بضعة منی همیشه برلبش بود
آن شب کنار مهد زهرا محشری داشت
هر روز مشتاق وصال روی او بود
در آسمان دیده ماه انوری داشت
ازبس که در دریای رحمت غوطه ورگشت
از قلزم رحمت به دستش گوهری داشت
تنها نه گوهر بلکه خورشید نبّوت
درپیش رو دریای گوهر پروری داشت
کاشانه ی او چون بهشت آرزو بود
دراین بهشت سبز وخّرم کوثری داشت
اندیشه ای کی داشت از هر سرد مهری
تا آفتاب گرم وسایه گستری داشت
جا داشت شکر حق به جا آرد که ازحق
صدیقه ی زهرای پاک واطهری داشت
تا درجهان آن رحمت اللعالمین بود
این طایر عرش آشیان بال وپری داشت
دوران هجران پدر تا آمد از زاه
چون ابر باران دیده چشمان تری داشت
صدحیف ازاین گل که از بیداد گلچین
ازعمر گل ها نیز عمر کمتری داشت
وقتی که روز وصل آمد ای «وفایی»
یاس نبی رخساره ی نیلوفری داشت
- پنج شنبه
- 15
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 14:20
- نوشته شده توسط
- سجاد
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه