زخم جدایی شفا گرفته
خرابه امشب صفا گرفته
بابا حسین جان
خوش آمدی ای تازه مهمانم
فرش مهمان موی پریشانم
بابا حسین جان
ازچه ای مهمان دیر آمدی تو
حالا که گشتم پیر آمدی تو
بابا حسین جان
بعد از تو بابا هر لحظه مُردم
نبودی ببینی کتک خوردم
بابا حسین جان
ازسیلی هر دو چشم من تار است
مثل زهرا دستم به دیوار است
بابا حسین جان
ازچه ای بابا مویت پر خاک است
لب هایت پر خون و چاک چاک است
بابا حسین جان
*****
شائق
- پنج شنبه
- 15
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 23:30
- نوشته شده توسط
- میرکمال
- شاعر:
-
محمود اسدی
ارسال دیدگاه