• دوشنبه 3 دی 03

 محمدرضا سروری

حسین را سر بریدند -(حسین را زنده زنده سر بریدند)

5005
4

حسین را سر بریدند
حسین را زنده زنده سر بریدند
سـر از دردانـة حـیــدر بریدند
به پیـش دیـدة خـواهـر بریدند
به لعل خشک و  چشم تر بریدند
حسیـن دردانة زهرای اطهـر
گـل زیبـای بسـتـان پیمبـر
به خاک افتاده اما نیمه جان بود
که شمر و خنجرش را دیده بر سر
نه تابـی تا به پا خیـزد بجنگد
به قـاتـل در بیـاویـزد  بجنگد
نـه امیـدی به امـداد سپاهـی
که شمشیری به کف گیرد بجنگد
ای یل در خون شناور          ای گل زیبـای حیدر
ای شهیـد راه داور          ای امیـر بی بـرادر
حسین را زنده زنده سر بریدند
به امیـدی که اُجرت زر بگیرد
سپـاس از آمـِرِ لشکـر بگیرد
به روی سینه اش با چکمه آمد
که جـان از زادة حیـدر بگیرد
تنـش در زیر نیـزه پاره پاره
به دورش هم پیاده هم سواره
چه بغضی در گلویش مانده برجا
نمـایـد قاتـل خـود را نظـاره
ای یل در خون شناور          ای گل زیبـای حیدر
ای شهیـد راه داور          ای امیـر بی بـرادر
حسین را زنده زنده سر بریدند


626
حسین را زنده زنده سر بریدند
سـر از دردانـة حـیــدر بریدند
به پیـش دیـدة خـواهـر بریدند
به لعل خشک و  چشم تر بریدند
کمی آنسوتر از گـودال خونین
به روی تل ماتم زار و غمگین
ستاده خواهری با چشم گریان
دو دیده را بدوزد سوی میدان
ببینـد کینـة شمـر ستمـگـر
گرفته از قفا در پنجه اش سر
لعین زادی که ملعون دو دنیاسـت
نهد بر حنجر خشکیـده خنجر
ای یل در خون شناور          ای گل زیبـای حیدر
ای شهیـد راه داور          ای امیـر بی بـرادر
حسین را زنده زنده سر بریدند
فرو شد تیزیِ خنجر به نایش
به خون رنگین شد از سر تا به پایش
جدا شد زنده زنده رأس خورشید
که قلب عالمـی سـوزد برایش
حسین این صحنه را بالعینه دیده
که خنجر شاهرگش را می بریده
ولی ای سروری آن لحظه جان داد
که آه و نـالـة زیـنـب  شنیده
ای یل در خون شناور          ای گل زیبـای حیدر
ای شهیـد راه داور          ای امیـر بی بـرادر
حسین را زنده زنده سر بریدند

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:19
  • نوشته شده توسط
  • سجاد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 3.83 MB
تعداد بازپخش 377
تاریخ بارگذاری یکشنبه 18 شهریور 1397 13:36

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران