حیف از علی اکبر
در خیمه رسیده نعش پرپر حیف از علی اکبر
بر دوش پدر آمده اکبر حیف از علی اکبر
صد پاره شده از دم خنجر حیف از علی اکبر
گردیده دوتا فرق منوّر حیف از علی اکبر
بشکسته سر افتاده چو حیدر حیف از علی اکبر
آئینة دل گشته مکدّر حیف از علی اکبر
حیف از ادبِ آن سر و سَرور حیف از علی اکبر
******
حیف از گُلِ گردیده خزانم
حیف از قَد و بالای جوانم
اکبر گل سرخِ بوسِتانم
بعد از پسرم زنده نمانم
در پیش پدر غرق به خون شد
پاره بدن از نیزة دون شد
جانش به لبِ تشنه برون شد
داغش به دل عمّه فزون شد
در خیمه رسیده نعش پرپر حیف از علی اکبر
******
حیف از رُخِ آئینه مثالش
آن چهرة احمدی جمالش
لب تشنه رسیده به وصالش
سوزد جگر عمّه به حالش
جان داده علی در بغل من
داغش زده آتش به دل من
غمگین شده روی محفل من
حیف از پسر دسته گل من
در خیمه رسیده نعش پرپر حیف از علی اکبر
******
بر پیکر بی جان عزیزم
خوناب دل از دیده بریزم
با داغ عزایش به ستیزم
از ماتم او دگر نخیزم
حیف از علی و بوسة صد تیر
حیف از علی و ضربة شمشیر
اشکم شده از دیده سرازیر
دنیا شده در سینه نفس گیر
در خیمه رسیده نعش پرپر حیف از علی اکبر
******
در کرب و بلا آن یل رعنا
آزاده دلی کرده دو معنا
امداد پدر در صف أعدا
جان داده به حق با دل شیدا
در سوگ علی خیمه بهم ریخت
با آه پدر ، اشک حرم ریخت
اشک دل هر شیعه به غم ریخت
از سروری و اهل قلم ریخت
در خیمه رسیده نعش پرپر حیف از علی اکبر
******
- یکشنبه
- 18
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 12:25
- نوشته شده توسط
- سجاد
- شاعر:
-
محمدرضا سروری
ارسال دیدگاه