امشب کنجِ خرابه
قلبم آروم می گیره
همه میگن رقیه
امشب دیگه می میره
افتادم از رو ناقه
یک شبی توی صحرا
منو میزد یه نامرد
پیش چشمای زهرا
حالم از اون شب تلخ
دیگه تعریف نداره
چشمام از دوریِ تو
اشک ماتم می باره
امشب کنجِ خرابه
قلبم آروم می گیره
همه میگن رقیه
امشب دیگه می میره
بند دوم
کی بریده سرت رو؟
کی سوزونده موهاتو؟
از چشات خون می باره
بمیره دختر تو
انگاری رو نیزه ها
سرِ تو دیده عذاب
بابا امشب تو دیگه
روی دامنم بخواب
امشب کنجِ خرابه
قلبم آروم می گیره
همه میگن رقیه
امشب دیگه می میره
بند سوم
دخترت جون نداره
بابا حالم خرابه
موندنِ من برایِ
عمه زینب عذابه
آخه هر دفعه که من
گریه کردم،اومدن
تا که ساکتم کنن
عمه مو کتک زدن
امشب کنجِ خرابه
قلبم آروم می گیره
همه میگن رقیه
امشب دیگه می میره
بند چهارم
صورتم رو بِهَم ریخت
شدتِ ضربِ سیـــلے
میسوزه جایِ دستی
رویِ گلبرگ نیــــلے
بابایی درد میکنه
همه ی سر تا به پام
بابایی خسته شدم
من فقط تو رو میخام
امشب کنجِ خرابه
قلبم آروم می گیره
همه میگن رقیه
امشب دیگه می میره
- دوشنبه
- 19
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 18:44
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
علی محلاتی
ارسال دیدگاه