نوحه مسلمیه
شهادت حضرت مسلم ابن عقیل (س)
بند اول
میبرندم بر . دارالاماره
از عشقت گشتم . من آواره
جان زهرا میا برگرد
هستن این کوفیان نامرد
گشتن آماده ی نبرد
(یابن الزهرا میا کوفه)
بند دوم
دیده اند اینها . برای تو خواب
میاور باخود . طفل رباب
دست پیر و جوان دیدم
تیر و نی بی امان دیدم
حرمله با کمان دیدم
(یابن الزهرا میا کوفه)
بند سوم
نقشه ها دارند . برای سرت
هم برای تو . هم خواهرت
صحبت از قتل و غارت بود
بحث داغ اسارت بود
فکرشان هم جسارت بود
(یابن الزهرا میا کوفه)
- سه شنبه
- 20
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 13:49
- نوشته شده توسط
- سجاد
- شاعر:
-
رضا رسولی
ارسال دیدگاه