• جمعه 2 آذر 03


شب_سوم_محرم_۱۳۹۶باصدای حاج محمود کریمی -(پیغام کربلا به نجف برد جبرئیل)

924
3

پیغام کربلا به نجف برد جبرئیل
یا مرتضی علی پسری داشتی چه شد

پیغام علقمه به نجف برد جبرئیل
یا مرتضی علی قمری داشتی چه شد

ام الائمه گفت جد الائمه گفت
 نوحو علی الحسین

نور ازل حسین و سلام علی الحسین

عمه به من گفتی که بابام پیش خداست
اما ببین سرش همینجا پیش روی نیزه هاست
منم مث مادر بزرگم بابایی‌ام
نمیدونم بابام کجاست

منم شبیه فاطمه بعد بابا عمرم کمه
چشام مث زهرا کبوده
قدم مث مادر خمه

من و عمه ها فتح  کردیم شامو
خریدیم آبروی بابامو
ببین زخم دست هامو
پاهامو چشمامو

بیت الاحزانم شده این ویرونه
درد منو فقط مادر میدونه

بابام ببین چقدر شدم عین مادرت
از بس نفس نفس زدم دنبال سرت
دیگه نداره طاقت سیلی صورتم
برس به داد دخترت

آتیش گرفته شونه هام
از دست تازیانه هام
بسته به روم مث مدینه 
در تموم خونه هام

چی میخاد بابا دشمن از جونم
چی میخاد تازیانه از شونم
بابا ببین افتاد دندونم 

این تب تقصیرآتیشه پهلومه 
زخمام از بوسه ی بابام محرومه


مث مادر بزرگم اینجا تو غربتم
تو ویرونه کسی نیومد عیادتم

اینقد صدای خنده ها
قلبمو شکست 
دیگه تمومه طاقتم 

گریه شده دوای من
یکاری کن برای من
میگن باید آروم بگیره 
صدای گریه های من

عجل وفاتی شده ورد لب هام
خسته شدم خدا بابامو میخوام

تو نبودی و من بی تو مردم
با گریه ابروشونو بردم
تموم راه سیلی میخوردم
از سیلی مردم

@MAHMOUDKARIMMI

الا یا ایها الساقی ادرکاسا وناولها
حسین جانم حسین جانم

که عشق اسان نمود اول ولی افتاد و مشکل ها
حسین جانم حسین جانم 

شب تاریک و بیوه موج گردابی چونین هایِ 
کجا دانند و  حال ماسبک بالان ساحل ها

راس تورا به نیزه ای 
نشانده دشمن علی
نمی روم ولی مرا 
به این بهانه می برد 

  • چهارشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 9:14
  • نوشته شده توسط
  • سجاد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران