بند اول:
خرابه شد منزل به لب رسید جونم
من از غم غربت میخونم میخونم
من الذی بابا ایتمنی بابا
نشست کوه غمها رو شونم رو شونم
کجایی بابای تا
ببینی که من هرجا
تا اسمت رو بردم کتک خوردم بابا
نگیر خرده از من اگر مردم بابا
کجایی بابا که دارم
جون میدم و بیقرارم
پاشو بیا زود کنارم
سیدتی یا رقیه 3
بند دوم:
پاهام شده زخمی آبله هم داره
چشای خیسم خون میباره میباره
سرم گرفته درد وقتی که اون نامرد
کشیده از گوشهام گوشواره گوشواره
بابا این رخ نیلی
ببین هست جای سیلی
اگر سوخته گیسوم فدای سر تو
همه درد پهلوم فدای سر تو
عمه جون بابا کجا رفت
بدون من پس چرا رفت
گمونم پیش خدا رفت
سیدتی یا رقیه 3
بند سوم:
میگم بابا بابا تو هر نفس هر دم
با سینه و قلب پر دردم پر دردم
خیلی امیدوارم یه بار دیگه بازم
دور سرت بابا من بگردم من بگردم
سر تو روبرومه
نفس بی تو حرومه
تا دیدم سرت رو ز بس هق هق کردم
یه بوسه به چشمات زدم و دق کردم
چطوری اینو بگم من
پیر شدم تو سن کم من
بابا برات جون میدم من
سیدتی یا رقیه 3
- چهارشنبه
- 21
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 11:25
- نوشته شده توسط
- علی صمدی
- شاعر:
-
علی صمدی
حسنلو
بسیار بسیار خوب چهارشنبه 21 شهریور 1397ساعت : 17:15