رخصت اگه بدی، تو راه تو داداش سر میدم
گفتی نمیشه که، گفتم فدایی بهتر میدم
دادی (علی تو پس 2) من دو تا علی اکبر میدم
راه افتاده سپاه دریا * با سربندِ نصرمن الله
رجز خونند وسط میدون * با ذکر یا حضرت زهرا
حسین
به قلب لشگر میزنند با دلیری
امیری یا حسین و نعم الامیری
حسین وای 4
ای وای که خواهرم، تنهایی من برات عزابه
شرمنده شد حسین، از داغ گلات دلت کبابه
کاشکی(بگی بهم(2) این همه بلا فقط یه خوابه
عمری بودی مثه یه مادر * غصه خوردی برا برادر
کاشکی فرصت بمونه تا که * جبران کنم لطفتو خواهر
حسین
قربون دیده هایی که شده دریا
حلال کن این برادر و جون زهرا
- پنج شنبه
- 22
- شهریور
- 1397
- ساعت
- 11:41
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
ابوالفضل آلوئیان
ارسال دیدگاه