دلابرخیز و شادی کن ، ریبع اولین آمد
جهان آفرینش را یکی دُرّ تمین آمد
به شام هفده ی این مه ، تولد گشت مولود ی
ز یمن مقدمش عالم ،چو فردوس برین آمد
ببین دخت وهَب دارد ،به دامن مهر تابانی
که از نور رخش روشن ، سماوات و زمین آمد
یکی دُرّ یتیم امشب ،مزین کرده دنیا را
پی تبریک مولودش ، زحق روح الامین آمد
بود این عید مولود محمّد پور عبدالله
به صدر مسند عزّت ،شهی مسند نشین آمد
زحورشید جمالش شد ،همه کون و مکان روشن
فضا از بوی دلجویش ، به عطر و گل عجین آمد
شکست آمد به کاخ کی ، پی تعظیم میلادش
شده آتشکده خاموش ، که مشعلدار این آمد
لوای حق پرستی را ، فراز کاخ گردون زد
بساط کفر در هم شد ،که ختم المرسلین آمد
چراغ دانش و تقوا ، به راه خلق روشن شد
به شأن حضرتش نازل ،چو قرآن مبین آمد
سزد عالمی شادان ، شود در یمن مولودش
بساط کفر در هم شد ، که ختم المرسلین آمد
عدو چشم طمع دارد ، همه دنیا و مافیها
نبی رحمت است این شه ، شفیع المذنبین آمد
شاعر:فلاح
- پنج شنبه
- 2
- شهریور
- 1391
- ساعت
- 13:15
- نوشته شده توسط
- علی
ارسال دیدگاه